English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (8958 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
typing error U اشتباه تایپی
typo U اشتباه تایپی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Except for that one typo, there were no mistakes. U به جز یک اشتباه تایپی هیچ غلطی نداشت.
Other Matches
range error U اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
glitches U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitch U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
out of place <idiom> U درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
I consider that a mistake. [I regard that as a mistake.] U این به نظر من اشتباه است. [این را من اشتباه بحساب می آورم.]
menu U برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menus U برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
datum error U اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
delivery error U اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
microsoft U واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
clanger U اشتباه
to put one in the wrong U اشتباه
mistakenness U اشتباه
fallacies U اشتباه
fallacy U اشتباه
goofed U اشتباه
faux pas U اشتباه
in error <adj.> U اشتباه
flounder U اشتباه
floundering U اشتباه
flounders U اشتباه
goofs U اشتباه
goofing U اشتباه
floundered U اشتباه
snafu U اشتباه
lap sus U اشتباه
wrongs U اشتباه
discrepancy U اشتباه
mistake U اشتباه
mix-ups U اشتباه
mix-up U اشتباه
mistakes U اشتباه
mix up U اشتباه
mistaking U اشتباه
wronging U اشتباه
jeofail U اشتباه
inerrant U بی اشتباه
incorrectness U اشتباه
errancy U اشتباه
fault U اشتباه
faulted U اشتباه
faults U اشتباه
barratry U اشتباه
wrong U اشتباه
overseen U در اشتباه
errors U اشتباه
fumbles U اشتباه
fumbled U اشتباه
fumble U اشتباه
error U اشتباه
trips U اشتباه
tripped U اشتباه
goof U اشتباه
trip U اشتباه
false <adj.> U اشتباه
by mistake <adv.> U بطور اشتباه
computational U اشتباه در محاسبه
flub U اشتباه احمقانه
boo boo U اشتباه کاری
inadvertently <adv.> U بطور اشتباه
by accident <adv.> U بطور اشتباه
dispersion error U اشتباه پراکندگی
as a result of a mistake <adv.> U بطور اشتباه
deflection error U اشتباه انحراف
by a mistake <adv.> U بطور اشتباه
deflection error U اشتباه سمتی
delivery error U اشتباه در تیراندازی
deflection error U اشتباه سمت
dead shot U تیر اشتباه
boner U اشتباه مضحک
mistaken U اشتباه کرده
spuriously <adv.> U بصورت اشتباه
inadvertently <adv.> U بصورت اشتباه
blunderingly U ازروی اشتباه
blooper U اشتباه احمقانه
unintentionally <adv.> U بطور اشتباه
by mistake <adv.> U بصورت اشتباه
by a mistake <adv.> U بصورت اشتباه
faultily <adv.> U بطور اشتباه
as a result of a mistake <adv.> U بصورت اشتباه
by accident <adv.> U بصورت اشتباه
absolute error U اشتباه مطلق
unintentionally <adv.> U بصورت اشتباه
wrongly <adv.> U بصورت اشتباه
to goof up [American E] U اشتباه کردن
off the beam <idiom> U اشتباه ،خطا
I made a mistake . I was wrong. U من اشتباه کردم
you are mistaken U در اشتباه هستید
to set U از اشتباه دراوردن
to put wise U از اشتباه دراوردن
to make an error U اشتباه کردن
to make a mistake U اشتباه کردن
systematic error U اشتباه سیستماتیک
syntax error U اشتباه ترکیبی
professional misconduct U اشتباه حرفهای
trip up <idiom> U اشتباه کردن
make a mistake <idiom> U اشتباه کردن
incorrectly <adv.> U بطور اشتباه
unmistakable U خالی از اشتباه
slip of the tongue <idiom> U اشتباه لپی
falsely <adv.> U بطور اشتباه
to read wrong U اشتباه [ی] خواندن
probable error U اشتباه احتمالی
peccant U اشتباه کار
misguidely U از روی اشتباه
miscue U اشتباه کردن
mils trip U اشتباه میلیمی
falsely <adv.> U بصورت اشتباه
metachronism U اشتباه تاریخی
malentendu U اشتباه فهمیدن
lapsus memoriac U اشتباه یا لغزش
lapsus linguac U اشتباه لپی
faultily <adv.> U بصورت اشتباه
incorrectly <adv.> U بصورت اشتباه
misplay U بازی اشتباه
misstep U اشتباه درقضاوت
mistakable U قابل اشتباه
parachronism U اشتباه تاریخی
miswrite U اشتباه نوشتن
spuriously <adv.> U بطور اشتباه
phonily <adv.> U بطور اشتباه
mistakenness U در اشتباه بودن
wrongly <adv.> U بطور اشتباه
mistaken party U اشتباه کننده
mistake of law U اشتباه حکمی
mistake of fact U اشتباه موضوعی
phonily <adv.> U بصورت اشتباه
misprints U اشتباه چاپی
goofed U اشتباه کردن
blunder U اشتباه بزرگ
blunder U اشتباه لپی
goof U اشتباه کردن
blunder U اشتباه کردن
blundered U اشتباه بزرگ
blundered U اشتباه لپی
erroneous U غلط اشتباه
blundered U اشتباه کردن
peccadillos U اشتباه کوچک
peccadilloes U اشتباه کوچک
peccadillo U اشتباه کوچک
bunglers U اشتباه کار
bungler U اشتباه کار
blundering U اشتباه بزرگ
fallible U اشتباه کننده
blaming U اشتباه گناه
goofing U اشتباه کردن
goofs U اشتباه کردن
misconstrue U اشتباه کردن
misconstrued U اشتباه کردن
misconstrues U اشتباه کردن
misconstruing U اشتباه کردن
misprint U اشتباه چاپی
disabuse U از اشتباه دراوردن
disabused U از اشتباه دراوردن
disabuses U از اشتباه دراوردن
disabusing U از اشتباه دراوردن
bloomer U اشتباه احمقانه
miscalculation U محاسبه اشتباه
miscalculations U محاسبه اشتباه
oversight U اشتباه نظری
oversights U اشتباه نظری
slip-ups U اشتباه کردن
slip-up U اشتباه کردن
slip up U اشتباه کردن
blames U اشتباه گناه
blundering U اشتباه لپی
fault U تقصیر اشتباه
faulted U تقصیر اشتباه
slipped U اشتباه کردن
faults U تقصیر اشتباه
miscarriage of justice U اشتباه قضایی
fumbled U اشتباه کردن
mistake U اشتباه کردن
slip U اشتباه کردن
mistakes U اشتباه کردن
miscarriages of justice U اشتباه قضایی
inaccuracies U اشتباه غلط
inaccuracies U خطا یا اشتباه
inaccuracy U اشتباه غلط
inaccuracy U خطا یا اشتباه
slips U اشتباه لیزی
fumbles U اشتباه کردن
blundering U اشتباه کردن
blamed U اشتباه گناه
mistook U اشتباه کردن
blame U اشتباه گناه
bedlam U اشتباه شدید
fumble U اشتباه کردن
blunders U اشتباه بزرگ
blunders U اشتباه لپی
slips U اشتباه کردن
mistaking U اشتباه کردن
blunders U اشتباه کردن
unerring U اشتباه نشدنی
slipped U اشتباه لیزی
slip U اشتباه لیزی
in the wrong <idiom> U اشتباه ،درستی حقیقت
mix-up <idiom> U اشتباه ،گیج وسردرگمی
make up for something <idiom> U جبران خطا یا اشتباه
blundering U اشتباه فاحش در شطرنج
Recent search history Forum search
1nternal brand management of destination brands: Exploring the roles of destination management organisations and operators
1i had to see for myself
1the rate of diffusion will be less than if the pure solvent was exposed to the air
0nest building
0.کفشهایت(لنگه ی چپ و راست)را اشتباه/جابه جا پوشیدی
0کفشهایت(لنگه چپ و راست)را اشتباه/جابه جا پوشیدی.
0اشتباه فکر میکنید
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com